- از تو نشان گرفتم و دیدم نشان تویی
- آمدم تا رها کنم خود را، در خلیجِ عمیق چشمانت
- همیشه آخر هر قصه ای رسیدن نیست
- به سر بردیم دور از هم دو فصل خشکسالی را
- از شوق تو مجنونم و از عشق تو لبریز
- دلبرا، یارا، نگارا، حال نامت هرچه هست!
- کافر به چشمهای تو باور میآورد
- یارب مرا یاری بده، تا خوب آزارش کنم
- تو را دوست دارم ولی رو نکردم
- در خم زلف تو، پابند جنون شد دل من
آخرین مطالب
امکانات وب
از تو نشان'>نشان گرفتم و دیدم نشان تویی!
من بی‌هوا پریده‌ام و آسمان تویی!
ای نقشِ تاک حک شده بر باغِ دامنت!
هر جرعه‌‌ی شراب به هر استکان تویی!
تقویم‌ها به شوقِ تو تکرار می‌شوند
بوی خوشِ بهار پس از هر خزان تویی!
از ابتدای عشق تویی تا تمامِ عشق
هم ساربان تو هستی و هم کاروان تویی!
در کوره‌راهِ حادثه دل بر تو بسته‌ام
طوفان گذشت، جلوه‌‌ی رنگین‌کمان تویی!
ای یار! ای ترانه‌‌ی شب‌های انتظار!
خوش‌تر ز شعرِ خواجه کدام است؟
آن تویی!
جویا_معروفی
Arash چهارشنبه بیست و نهم فروردین ۱۴۰۳ 17:1
ما را در سایت عشق یعنی... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 2ham-ghasam بازدید : 9