من با غزلی قانعم و با غزلی شاد

ساخت وبلاگ

 

من با غزلی قانعم و با غزلی شاد

تا باد ز دنیای شما قسمتم این باد

 

ویرانه نشینم من و بیت غزلم را

هرگز نفروشم به دو صد خانه‌ی آباد

 

من حسرت پرواز ندارم به دل، آری

در من قفسی هست که می‌خواهدَم آزاد

 

ای بال تخیّل ببر آنجا غزلم را

کش مردم آزاده بگویند مریزاد

 

من شاعرم و روز و شبم فرق ندارد

آرام چه می جویی از این زاده‌ی اضداد؟

 

می‌خواهم از این پس همه از عشق بگویم

یک عمر عبث داد زدم بر سر بیداد

 

مگذار که دندان زده‌ی غم شود ای دوست

این سیب که ناچیده به دامان تو افتاد...

 

"محمدعلی بهمنی"

عشق‌ یعنی......
ما را در سایت عشق‌ یعنی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2ham-ghasam بازدید : 257 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 21:03