دیدم از دور کسی مست و چمان می آید

ساخت وبلاگ

 

دیدم از دور کسی مست و چمان می آید

گاه اِستاده و گه، رقص کنان می آید

 

چنگ در دست و شرابی به لب و مستانه

مست، با عشوه به قتل دل و جان می آید

 

موی آشفته، پریشان شده در باد پسین

پای کوبان چو پری چنگ زنان می آید

 

پلک تا نیمه کشانده ست به چشمان سیه

مژه سوی دل ما همچو سنان می آید

 

او به ناز آمده ایمان مرا بستاند

یا به طرّاری این تشنه زبان می آید

 

به گمانم که خبر دارد از احوال کویر

که به تسلیخ دل این گونه چمان می آید

 

غلامرضا کفایی

عشق‌ یعنی......
ما را در سایت عشق‌ یعنی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2ham-ghasam بازدید : 226 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:46